همرنگ گونه های تو مهتابم آرزوست
چون باده ی لب تو می نابم آرزوست

ای پرده پرده چشم توام باغهای سبز
در زیر سایه ی مژه ات خوابم آرزوست

دور از نگاه گرم تو بی تاب گشته ام
بر من نگاه کن که تب و تابم آرزوست

تا گردن سپید تو گرداب رازهاست
سرگشتگی به سینه ی گردابم آرزوست

تا وارهم ز وحشت شبهای انتظار
چون خنده ی تو مهر جهانتابم آرزوست