معرفی کتاب همه دروغ می‌گویند

همه دروغ می گویند: اینترنت چه چیزهای درباره خود واقعی‌مان به ما می‌گوید؟

مؤلفین: ست استیونز – دیویدوتس – مترجم: ریحانه عبدی – انتشارات گمان

کتاب ”همه دروغ می گویند” بر ضرورت استفاده از کلان داده (Big Data) جهت پایش آمار و دستیابی به اطلاعات درست تمرکز دارد در ابتدای فصل چهارم این کتاب با این پاراگراف‌ها مواجه می‌شویم:

”همه دروغ می‌گویند. مردم در مورد تعداد نوشیدنی‌هایی که در راه خانه خورده‌اند راست نمی‌گویند. درباره‌ی اینکه چند وقت یک‌بار باشگاه می‌روند، قیمت کفش‌های جدیدی که خریده‌اند چقدر بود، یا اینکه فلان کتاب را خوانده‌اند یا نه دروغ می‌گویند. آدم‌ها میگویند «در تماس خواهیم بود» درصورتی‌که دیگر خبری از ایشان نمی‌شود. می‌گویند از دست تو ناراحت نیستند ولی هستند. میگویند دوستت دارند درحالی‌که ندارند. بااینکه در لجن دست‌وپا می‌زنند میگویند خوشحال‌اند. می‌گویند زن‌ها را دوست دارند حال‌آنکه در حقیقت از مردها خوششان می‌آید.

مردم به دوست‌ها دروغ می‌گویند؛ به رئیس‌ها دروغ می‌گویند؛ به بچه‌ها دروغ می‌گویند؛ به پدر و مادرها دروغ می‌گویند؛ به دکترها دروغ می‌گویند؛ به همسرها دروغ می‌گویند؛ حتی به خودشان هم دروغ می‌گویند. و بی‌بروبرگرد به پیمایش‌ها دروغ می‌گویند.”

به نظر من این دو پاراگراف ضرورت مرور این کتاب و توجه به نکات آن را مشخص می‌کند.

نویسندگان این اثر، با بیان مثال‌های آماری و مقایسه‌ی آن با کلان داده‌ها، به وضوح وجود مغایرت‌های اساسی در نتیجه‌ی پایش‌ها را بیان می‌کنند.

با کمی صداقت و دقت در رفتارمان متوجه می‌شویم که “همه دروغ می‌گویند” دروغ‌هایی بزرگ و کوچک در مقابل دیگران و خودمان. به نظر من اگر دروغی را پیدا کنیم که باعث آسیب زدن نشود، بلامانع است، کما اینکه واقعا این سئوال مطرح می‌شود که آیا واقعا  اینچنین دروغی را می‌توان یافت یا خیر!

مشکل حاصل از دروغ، زمانی به وضوح خود را عیان می‌سازد که بر نتیجه‌ی تحقیقات اثر می‌گذارد و باعث انحراف واقعیت و در نتیجه تصمیم‌گیری غلط می‌شود. این تصمیم‌گیری‌های غلط ممکن است در کسب و کار، اقتصاد، سیاست، تعلیم و تربیت، فرهنگ و … تاثیر گذارد.

اینترنت به عنوان منبع گسترده‌ای از داده‌ها و اطلاعات می‌تواند ما را در تصمیم‌گیری‌ها یاری رساند. در درآمد کتاب، طی پاراگرافی به زیبایی قدرت اینترنت بیان گردیده‌است، آنجا که مطرح می‌کند:

” به‌عبارت‌دیگر جست‌وجوی مردم به دنبال اطلاعات، خودش اطلاعات است. به نظر می‌رسد اینکه مردم کی و کجا دنبال کمک می‌گردند و حقایق، نقل‌قول‌ها، جوک‌ها، اماکن، افراد و چیزها را جست‌وجو می‌کنند اطلاعات بسیار بیشتری درباره‌ی اینکه مردم واقعاً چطور فکر می‌کنند، تمایلات واقعی‌شان چیست، از چه می‌رسند و چه کار می‌کنند در اختیارمان می‌گذارد.”

در فصل اول کتاب با عنوان ”شِمِ خراب“ مولف به بیان این موضوع که هر کدام از ما در طول زندگی‌مان به عنوان یک انسان و با استناد به تجربیات و دستاورد‌هایمان یک ”متخصص داده” هستیم می‌پردازد و در ادامه سعی در آشتی میان خواننده کتاب و “علم داده” دارد.

کتاب سرشار از مثال‌های خواندنی و جذاب پیرامون استفاده از کلان داده‌ها است. به فرض مثال راجع به تحقیق تیمی مایکروسافت و دانشگاه کالیفرنیا پیرامون ”علائم پیش‌بینی کننده سرطان لوزالمعده”، تحقیقی که براساس نتایج جستجو در اینترنت پیش‌ می‌رود، یا بررسی‌هایی مربوط به انتخابات آمریکا در زمان کاندیداتوری اوباما و ترامپ و نتایج جذاب آن، مثال‌هایی پیرامون دستاوردهای جستجو در گوگل که به ما آمار واقعی‌تری از کودک آزاری، یا همجنس‌گرایی و … ارائه می کند

مولف در این کتاب به صورت گذرا به تاریخچه‌ی تحول گوگل و سرویس‌های کارآمد آن اشاره کرده است و بررسی علمی اینکه آیا اگر کسی از سطح پایین جامعه باشد، آیا امکان بازی در NBA را خواهد داشت یا خیر!

در فصل دوم کتاب با عنوان “آیا فروید حق داشت”، نظریات فروید را مطرح می‌کند و با بیان این نکته که از نظر دانشمندان این نظریات ابطال ناپذیر هستند (در واقع نمی توان به درستی آن‌ها را رد یا تائید کرد) به موضوع کلان داده باز می‌گردد و طرح مثال‌هایی که با استفاده از آن می‌توان با کمک گرفتن از بیگ دیتا و ابزاری با نام اینترنت، حتی به سمت قطعیت پذیرش و یا لغو نظریات دانشمندانی مانند فروید گام برداشت. در این راستا مثال جالبی از لغزش فرویدی را مطرح می‌کند، به زبان ساده فروید متعقد بوده است که اگر ما کلمه‌ی ”Security” را به صورت ”sexurity” می‌نویسیم، ریشه در امیال جنسی فروخفته‌ی ما دارد! و مولف این نظریه را رد می‌کند.

مولف چهار مزیت برای کلان‌داده‌ها در نظر دارد:

  1. ارائه‌ی نوع جدید داده
  2. فراهم آوردن داده‌های صادقانه
  3. امکان زوم کردن بر روی قسمت‌های کوچک داده
  4. امکان‌پذیر ساختن آزمون روابط علی

در فصل ”تعبیری نوین از داده”، مولف دستاورد فروشگاه‌های زنجیره‌ای والمارت را از داده‌های فروش جمع آوری شده بیان می‌کند: ”قبل از شروع طوفان در ایالات مختلف آمریکا، فروش تارت توت فرنگی بسیار زیاد است” و همین موضوع می‌تواند افزایش فروش این محصول را افزایش دهد

در فصل ”اکسیر حقیقت دیجیتال” در کتاب همه دروغ می‌ گویند، ما با دستاوردهای موتورهای جستجو و صداقت رفتار آدم‌ها در مواجه با این ابزار مواجه می‌شویم و اینکه این ابزار کمک بزرگی در دستیابی به اطلاعات واقعی خواهد کرد. قطعا مطالعه‌ی این فصل و نتایج استخراج شده که در آن بیان گردیده است، خالی از لطف نیست.

در فصل ”نمای نزدیک” کتاب همه دروغ می گویند، ما را با این حقیقت مواجه می‌کند که هر چقدر میزان داده‌های ما از منابع درست، سریع و بزرگتر باشد، ما می‌توانیم بر روی داده‌ها زوم بیشتری داشته باشیم و اطلاعات را با جزئیات و وسواس بیشتر استخراج و پردازش کنیم.

 

”همه دروغ می گویند“ در هشت فصل تالیف گردیده است، اثری بسیار جذاب و خواندنی است که آن را به این دسته از افراد اکیدا پیشنهاد می‌کنم:

  1. دانشجویان و محققان
  2. مدیران بازار
  3. مدیران شبکه‌های اجتماعی
  4. کسانی که دنبال خواندن یک کتاب روان و جذاب هستند